احسان ناظم بکایی
اولین تابستان قرن جدید برای مخاطبان رسانه ملی با یک سریال تازه آغاز شده است. سریال مستوران که رنگ و بوی داستانهای هزار و یک شب را دارد، انگار میخواهد مخاطب خسته از گرما، دغدغه و فشارهای مختلف روز را با شبهایی آرام به دل قصهها و افسانهها ببرد. سریالی 26 قسمتی که محصول سازمان هنری رسانه ای اوج محسوب میشود و به کارگردانی مسعود آبپرور و سید جمال سیدحاتمی و تهیهکنندگی عطا پناهی تولید شده است. نگارش فیلمنامه آن را محمد حنیف، فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی انجام داده اند. بازیگران متعددی مانند رویا میرعلمی، با حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، بیژن بنفشه خواه، الهام جعفرنژاد، عیسی یوسفیپور، رابعه اسکویی، صفا آقاجانی، یدالله شادمانی، جواد انصافی، علی دهکردی و… هم در آن بازی کرده اند. حدود 10 قسمت از سریال روانه آنتن شبکه یک سیما شده است و بازخوردها نشان میدهد مستوران مورد توجه مخاطبان بوده است. اما این سریال چه نکاتی دارد و در زمان دیدنش باید به چه نکاتی توجه کرد.
قصههای افسانه ای همیشه جذابند. گواه این ادعا انبوه آثار ادبی به جا مانده با این مضمون در تاریخ ادبیات جهان و خاصه ایران است. از شاهنامه گرفته تا هزار و یک شب که اولی شاهکار فردوسی برای نظم کشیدن اساطیر ایرانی است تا آخری که کشکولی از داستانهای هندی، عربی و ایرانی به شمار میرود و مولف مشخصی ندارد و هر که توانسته داستانی به هزار و یک شب افزوده است. در ادبیات جهانی هم به نمونههای قدیمی مانند هملت و … جدیدتر انواع مارولها و هری پاتر و بازی تاج و تخت و … میتوان اشاره کرد. استقبال جهانی از ساخت آثار نمایشی در این حوزه نشان میدهد علاقه به قصههای افسانه ای متعلق به دوران خاصی نیست و حتی در در زمان حاضر بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. با چنین عقبه ای، مستوران ایده خوبی دارد. داستانی فانتزی و افسانهای را در دل تاریخ روایت میکند. ترکیب افسانه، درام و راز در بستر تاریخ که جذابیت بالایی دارد. به گفته مسعود آب پرور، یکی از دو کارگردان سریال، گونه سریال، فانتزی و افسانهای است و قصه مبنای واقعی ندارد بلکه قصهها برگرفته از داستانهای کهن ایرانی است.
مسئله اساسی در آثار نمایشی و هنری، محتواست. نکته ای که رئیس سازمان صداوسیما از محورهای اصلی دوران تحول برشمرده همین ماجرای توجه به محتواست. تجربه نشان داده، تعداد محدودی اثر با محتوا، موثرتر از دهها اثر کم محتوا عمل میکند و حتی میتواند در بازپخشهای چندین سال بعد هم موفق عمل کند والا اثری که در همان پخش اول در جذب مخاطب ناتوان است چگونه میتواند در بازپخشها در سالهای بعد، مخاطب سختگیرتر شده را راضی کند؟ استقبال از بازپخش برخی سریالهای قدیمی مانند ستایش، پایتخت و …نشان میدهد ارزش محتوا بسیار بالاتر از فرم است و اگر فرم در اختیار محتوا قرار نگیرد، پیش برنده و پیشران نخواهد بود. مستوران طبق این قاعده محتوایی غنی دارد ترکیبی از داستانهای کهن که آنها هست و همه آنها نیست. در واقع نویسندگان سریال از هر باغ، گلی چیده اند تا داستان شان را با دورچینهای جذاب سامان دهند. محور مستوران که نام شهری خیالی است، دزدیده شدن کودک باهوشی به نام لطفعلی در جریان حمله قوم وحشیان است که مادرش لطیفه میکوشد او را پیدا کند. محمد حنیف یکی از سه نویسنده سریال، چهار سال قبل کتابی با عنوان «بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران» نوشت و کوشید از نظر تئوری فضای داستانهای افسانه ای ایرانی را با فضای نمایشی جادویی و …تطبیق دهد. به نظر این سریال، فاز عملی و اجرایی این کتاب است و در واقع سازندگان به پشتوانه نظریات آن گام در ساخت مستوران گذاشته اند.
زمان و مکان روایت سریال مستوران مشخص نیست. بی مکانی و بی زمانی یکی از خصلتهای قصههای افسانه ای است چون میتوان آن را در هر دوره تاریخ برد و با آن همذات پنداری کرد. در حوزه نمایشی خودمان حداقل دو اثر تاریخی تاثیرگذار با همین خصلت ساخته شده اند که از قضا مورد توجه هم قرار گرفته اند یکی سریال سلطان و شبان ساخته داریوش فرهنگ و دیگری گرگها ساخته داوود میرباقری. مستوران نه مانند سلطان و شبان، نگاهی طنز و نه مثل گرگ ها، ایدئولوژیک محور است بلکه فضایی درام و جادویی دارد که ترکیب جالبی به نظر میرسد. نهایتا اگر چه از این ویژگی بهره میبرد ولی با توجه به پوشش، گویش و آئین ها، شهری خیالی در ایران بعد از اسلام و حوالی 500 سال قبل را جلوی دوربین برده است.
مستوران در ساختار، پایبند به قصه گویی کلاسیک است. برای همین از محمدرضا سرشار (رهگذر) به عنوان راوی استفاده کرده است تا حس خاطرهانگیز برای قدیمیها به واسطه قصه ظهر جمعه ایجاد کند و هم نقالی تصویری را نشان بدهد. از سویی دیگر، این سریال در دام اینکه صحنههای پرکشش را با راوی روایت کند نیفتاده و تا توانسته به پرداخت صحنهها پرداخته تا جلوههای بصری نیز چشمگیر باشد و این برای سریالی که کمتر از 30 قسمت دارد، جلوه گری بیشتری دارد. گره زدن خرده داستانها به هم نیز ماجرای دیگری از مستوران است. ما برخی قصهها و ماجراها را قبلا جایی شنیده یا خوانده ایم و اینجا در مستوران در قالب نوینی، باز طراحی آن را میبینیم. از سویی ترکیب گونههای مختلف را میتوان در این کار دید. گونه تاریخی در واقع بستری اصلی برای روایت گونههای جنایی، درام و عاشقانه است. مستوران با این ساختار مانند داستانهای هزار و یک شب قابلیت ساخته شدن در فصول بعدی را هم دارد و میتواند مثل همان داستانها با قلاب اندازیهای پی در پی که خصلت این دست قصههای افسانه ای است مخاطب را شبهای متمادی پای آنتن نگه دارد. درست همان ترفندی که زمانی داستانهای پاورقی نشریات با خوانندگان خود میکردند. مسئله بعدی، دیالوگهای مستوران است. چالش همیشگی سریالهای تاریخی، لحن و گویش آن بین سخت و سهل بوده و مستوران از این قاعده مستثنی نیست. شاید دیالوگها در پرداختهای چندین باره برای مخاطب خسته ای که بعد از خوردن شام در برابر تلویزیون نشسته و با هضم غذا و خوردن چای مصادف شده، بهتر میتوانست تاثیر بگذارد. دیالوگها در حالی تاریخی نوشته شده اند که علاوه بر مخاطب، فضای جدید سریال که برای مخاطب عادت کرده به آثار طنز یا آپارتمانی نا آشناست هم آنها را ثقیلتر میکند.
مستوران، طرحی سنگین با بازیگران متعدد، تعداد بالای هنرورها، گریمهای زمانبر و لباسهای تاریخی مخصوص است و به گفته پناهی تهیه کننده سریال، به طور میانگین روزی ۲۰۰ نفر از عوامل، سر صحنه فیلمبرداری حضور داشته اند آن هم در روزگاری که کرونا دردسرهای فراوانی ایجاد کرده بود. برای این سریال در احمدآباد مستوفی در جنوب غربی تهران، شهرکی سینمایی ساختهشد. جایی که سالها قبل دکورهای مختارنامه را در آن ساخته بودند. مستوران، دو سالی، پیش تولید را طی کرد که حدود یک سال، پژوهش و نگارش آن طول کشید و ساخت و ساز هم یک سال ادامه داشت. در مسیر ساخت هم ابتدا سیدجمال سید حاتمی، قسمتهای اولیه و سپس مسعود آب پرور، مسیر باقی مانده را ادامه داد که به خاطر ریل گذاری بر مبنای محتوا، چالش چشمگیری را نمی بینیم. هر دو کارگردان با وجود سالها فعالیت در حوزه سریال سازی امروزی و آپارتمانی موفق شده اند در این مسیر به خوبی گام بردارند.
ترکیب بازیگران مستوران به تنهایی کنجکاوی برانگیز است. از یک سو بازیگران کارکشته تئاتر مانند حمیدرضا آذرنگ، حمید ابراهیمی و رویا میرعلمی با کوله باری از تجربه در برابر دوربین قرار گرفته اند. از سویی دیگر، بازیگرانی مانند بیژن بنفشه خواه، جواد انصافی و رابعه اسکویی که پیش از این با نقشهای طنز شناخته میشدند با نقشهایی کاملا جدی و بعضا منفی به میدان آمده اند و طوری بازی میکنند که کلیشههای رایج را ویران کرده اند. نازنین فراهانی و علی دهکردی و … هم با تجربیات متفاوت در آثار نمایشی تلویزیونی نقشهای قابل توجهی در سریال دارند. مجموعه بازیگران مستوران نشان دهنده دستان پر سازندگان در استفاده از خبره ترین افراد در این زمینه است.
مستوران محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است. سازمانی با قدمتی بیش از 10 سال که در یک دهه گذشته با ساخت آثاری مانند فیلمهای سینمایی بادیگارد، ایستاده در غبار، تنگه ابوقریب و … و سریالهایی مانند آقازاده، آسمان من، سر دلبران و …نقشی چشمگیر در حوزه فرهنگ و رسانه داشته است. تفاهم و همکاری سازمانهای همسو و همفکر با سازمان صداوسیما طبعا میتواند فضای آنتن شبکهها را رنگارنگ و جذابتر کند. مستوران نشان داد حضور این دست سازمانها در کنار رسانهملی نتایج خوبی در پی خواهد داشت. حال در شبهایی که میتوانست مسابقات فوتبال جام جهانی 2022 اوقات فراغت مخاطب را پرکند و به علت میزبانی قطر به پائیز منتقل شده است، فرصتی مغتنم ایجاد شده تا صداوسیما بتواند با پخش امثال مستوران، تابستانی دیدنی بسازد. موفقیت مستوران، گام اول برای تداوم ساخت آثاری این چنینی با رویکرد محتوا محور و براساس پشتوانه غنی ادبیات کهن و ادغام آن با مسائل سورئالیستی است. این سریال با تمام فراز و فرودهایش میتواند تجربه ای گرانبها در این عرصه باشد.