«آقای قاضی»، نام مجموعهای نمایشی است که در آن بیننده هر بار در قالب یک نمایش تلویزیونی، نکات جدید حقوقی میآموزد و با محتوای پروندههای حقوقی آشنا میشود. این مجموعه که با همکاری قوهقضائیه تولید شده، توانسته است، یک بعد جدید از نمایشهای تلویزیونی را به تصویر بکشد و آن استفاده از ژانر دادگاهی است که کمتر در سینما و تلویزیون ایران به آن پرداخته شدهاست. ژانر دادگاهی یک ژانر محبوب در سینمای جهان است و ساخت مجموعه «آقای قاضی» میتواند در کنار بحث آموزش حقوق به بینندهها، آنها را با ژانری متفاوت در سینما نیز آشنا کند. سجاد مهرگان، کارگردان مجموعه «آقای قاضی»، در گفتگو با «جوان» درباره این اثر توضیحاتی ارائه دادهاست.
آقای قاضی، در مرحله اول بعد آموزشی برای بیننده دارد، اینکه برخلاف سایر سریالهای تلویزیونی تلاش کردهاید به بیننده نکتهای تازه بیاموزید، نکته مثبتی است، چطور سراغ چنین رویکردی برای این کار رفتید؟
چیزی که برای من اولویت دارد، این است که تلویزیون و سینما صرفاً یک سرگرمی نیست و در اصل، یک هنر، صنعت و رسانه است. به همین منظور باید در کنار بحث هنری بحث رسانهبودن نیز در آثار مورد توجه قرار گیرد. موضوع آقای قاضی هم به چند سال پیش باز میگردد که خودم مستأجر بودم و با صاحبخانه یک مشکل حقوقی پیدا کردم و تازه متوجه شدم که نه من، نه صاحبخانه و نه مشاور املاکی که به آن مراجعه کردم، از نظر دانش مسائل حقوقی مرتبط با مسکن اطلاعات کافی نداریم و ناآگاه هستیم. برای همین نزدیک به دو سال پیش پیشنهاد ساخت مجموعه آقای قاضی را به صداوسیما دادم.
ژانر دادگاهی از گونههای محبوب سینمایی در دنیا است، اما در ایران بسیار کم شاهد پرداختن به آن هستیم، برای همین «آقای قاضی» یک نمونه استثنا است، برای این کار ریسک کردید؟!
ما در ایران ژانر دادگاهی خیلی کم داریم، حتی ژانرهای نزدیک به آن یعنی جنایی و کارآگاهی هم کم کار شدهاست. با آنکه در دنیا از دهه ۱۹۶۰ که تلویزیون فراگیر شد تا همین امروز ژانر دادگاهی یکی از ژانرهای مهم بودهاست. در اصل آقای قاضی شباهتی به «کورت شو» (court show) دارد که در امریکا چندین دهه است، ساخته میشود و به رئالیتی شو نزدیک است. در اروپا و آسیا به خصوص در ژاپن و چین نیز برنامههای اینچنینی ساخته میشود.
اما در آقای قاضی کاملاً کار نمایشی است!
خب بیشتر جذابیت «کورت شو»ها در پرداختن به مسائل جنسی و اخلاقی است، که ما در ایران به خاطر حفظ اخلاق سراغ نمایش چنین موضوعاتی نمیرویم. در ثانی نوع نظام دادرسی در کشور ما متفاوت است. دادگاهها در امریکا به فضای رئالیتیشو نزدیک است. تصمیم ما این بود که مخاطب در مواجهه با موضوعات با زمان، مکان و حتی زبان امروز مواجه شود، حتی اگر پروندهای برای ۲۰ سال پیش را بررسی کرده باشیم.
در جایی اشاره شده بود که موضوعات «آقای قاضی» بر گرفته از پروندههای واقعی است، چند پرونده را بررسی کردید؟
ما حدود ۳۰۰ موضوع حقوقی را استخراج کردهایم که مردم به نوعی دچار آن هستند. با حضور مشاوری که از سوی قوه قضائیه به ما معرفی شد، همچنین استفاده از نظرات چند قاضی و تیم حقوقی پنج نفره کار در نهایت به ۱۲۵ موضوع رسیدیم.
این موضوعات را چطور به کار نمایشی تبدیل کردید؟
سختترین کار ما در این بخش بود، عملاً هیچ فیلمنامهنویسی در ایران نداریم که به طور تخصصی در ژانر دادگاهی کار انجام دادهباشد. کار جنایی و کارآگاهی هم با موضوع دادگاهی متفاوت است. ما باید بین پرونده حقوقی و کیفری تفاوت قائل میشدیم و ملاحظات آیین دادرسی در دادگاههای ایران را رعایت کنیم. در نهایت هم همه این ملاحظات را در ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روایت کنیم.
بار اصلی کار آقای قاضی بر عهده بازیگر نقش آقای قاضی است، انتخاب بازیگر و رسیدن به نقش چطور پیش رفت؟
من از اول میدانستم که نقطه پیروزی یا شکست کار در کاراکتر آقای قاضی نهفته است. برای انتخاب بازیگر این نقش ابتدا تصمیم گرفتیم سراغ یک قاضی واقعی برویم و به او بازیگری یاد دهیم. یکی از قضات هم انتخاب شد و هفت جلسه تمرین بازیگری کرد، اما در نهایت نتیجه مطلوبی نداشتیم. ما بازیگری میخواستیم که چهره مردانه و صدای محکم ولی دلنشین داشته باشد. کسی باشد که بدن ورزیدهای هم نداشته باشد، چون میگویند قاضی نباید طوری باشد که خواهان یا خوانده از او بترسند. در کنار اینها باید کسی را پیدا میکردیم که عدالت رفتاری را در درون خود داشته باشد؛ یعنی به صورت فطری در رفتاری مثل نوع نگاه عدالت داشتهباشد. بهزاد خلج را کیومرث مرادی که انتخاب بازیگر مجموعه را برعهده داشت، معرفی کرد و از همان ابتدا خصایصی را که برای این نقش در نظر داشتیم، در وی دیدم.
آموزش خاصی برای این کار به بازیگر آقای قاضی دادید؟
بله. چندین جلسه با قضات ملاقات داشت. نوع نگاه، خنده، اخم، نوع بیان و حتی دست گرفتن خودکار را از رفتارهای قضات الگوبرداری کرد. الان آقای قاضی در اصل کلاژی از رفتار چندین قاضی واقعی است.
برای نقشهای فرعی هم سراغ بازیگران تئاتر رفتید! درست است؟
بله. اولاً اینکه بازیگران تئاتر کمتر دیده شدهاند و میتوانند به «واقعنمایی» که در آقای قاضی به دنبال آن هستیم، کمک کنند. با انتخاب بازیگران تئاتری نیازی به آشناییزدایی نداشتیم و از تیپشدن بازیها هم دور شدیم. ظرفیت تئاتر بسیار گسترده است و متأسفانه کمتر از آن استفاده شده. ما برای این کار نزدیک به ۳۰۰ بازیگر تئاتری را انتخاب کردیم و برای هر قسمت بین هفت تا هشت بار تمرین کردیم تا به واقعنمایی برسیم.
برخی از نقدهایی که به «آقای قاضی» میشود، این است که فضای آن با فضای دادگاه واقعی فاصله دارد! این نقد را قبول دارید؟
این سؤال باز میگردد به همان جواب ابتدای مصاحبه، به نظر من سینما و تلویزیون یک هنر، صنعت و رسانه هستند و ما در رسانه باید آینده را به مخاطبان نشان دهیم. آیندهای که مبتنی بر واقعیت باشد، چون در غیر این صورت کار فانتزی میشود. ما در آقای قاضی، یک شبیهسازی انجام دادیم، یعنی مماس با واقعیتهای موجود، چیزی را که میتواند باشد، به نمایش گذاشتیم. متأسفانه در سینمای اجتماعی ما یک چرکنمایی از موضوعات انجام میشود و واقعیتها به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیدهمیشود. آقای قاضی نمیخواهد چرکنمایی کند، بلکه در کنار سرگرم کردن مخاطب به آنها آموزش میدهد.
پخش این مجموعه واکنشی در میان قضات داشتهاست؟
تا امروز چندین نفر از قضات را دیدهام که گفتهاند از نوع برخورد آقای قاضی در دادگاهها استفاده میکنند و امیدوارم این روند بیش از پیش هم گسترش داشتهباشد.