آزاده مویدیفرد: من یک دهه پنجاهی بودم و با توجه به ترافیک بازیگران برای ایفای نقشهای مختلف در سینما و تلویزیون امیدی برای حضور در این عرصه نداشتم و در نهایتِ ناامیدی، اتفاقی جدید در مسیر کاری من رخ داد.
به گزارش روابط عمومی استودیو بادبان، فصل دوم سریال مستوران به کارگردانی سیدعلی هاشمی و تهیهکنندگی عطا پناهی روزهای شنبه تا چهارشنبه روی آنتن شبکه یک سیما میرود. در این فصل از «مستوران» شاهد حضور بازیگران و چهرههای مختلفی هستیم که شاید سابقه بازیگریشان به اندازه تخصصهایی که پیش از این در عرصههای مختلف داشتند پررنگ نباشد، اما در این مجموعه با ایفای نقش جذاب توانسته باشند توجه مخاطب را به خود جلب کنند. یکی از این چهرهها آزاده مویدیفرد، بازیگر نقش «سوده» در سریال «مستوران2» است.
آزاده مویدیفرد در ابتدا به بیان نحوه ورودش به عرصه بازیگری پرداخت و گفت: «مستوران2» اولین تجربه بازیگری من مقابل دوربین است، در دانشگاه در رشته بازیگری تحصیل کردم و بنا به یکسری از دلایل و مشکلاتی که به موازات پایان نامهام رخ داد از بازیگری فاصله گرفتم، زیرا حس کردم از لحاظ روحی توانایی حضور در فضای مسموم آن روزهای سینما و تئاتر را ندارم برای همین شروع به صداپیشگی عروسک کردم.
وی افزود: عروسک «چرا» در برنامه رنگین کمان شاخصترین شخصیتی است که صدا پیشگی آن را انجام دادم، در ادامه میتوانم به تیزرهای نیروی انتظامی و شخصیت داداش سیا و داداش هوتن اشاره کنم. در سریال عروسکی شهرک کلیله و دمنه، صداپیشگی «ختن» را برعهده داشتم و طراح و کارگردان مجموعه تلویزیونی «پیم و پم» بودم که صداپیشگی هر دو عروسک این مجموعه را نیز خودم انجام میدادم.
مویدیفرد از نحوه بازگشتش به عرصه بازیگری، این گونه گفت: از سال 1390 شروع به ایفای نقشهای کوچک روی صحنه تئاتر کردم که دوران خیلی سختی برایم بود چرا که پیش تر در 22 سالگی که هنوز بازیگری تئاتر را کنار نگذاشته بودم در اوج بودم و اتفاقات خوبی را تجربه کرده بودم و در جای خوبی ایستاده بودم ولی مجموع اتفاقاتی که رخ داد باعث شد تا من از بازیگری دور شوم و از سال 1390 مجدد به صحنه تئاتر بازگردم.
وی ادامه داد: در همان سال برای نمایش «خانه پاکیزه» به کارگردانی مشترک سروش طاهری و مانلی حسین پور روی صحنه رفتم و نقش ماتیلد را بازی کردم که از دید تماشاگر، نقش جذاب و نمایش باکیفیتی بود. سیدعلی هاشمی برای تماشای این اثر آمده بود و آنجا متوجه شد که من به عرصه بازیگری تئاتر برگشتهام و برای بازی در نمایش «ماه در آب» از من دعوت به کار کرد و زمانی که کارگردانی فصل دوم «مستوران» را به عهده گرفت برای حضور در این سریال به من پیشنهاد همکاری داد. این پیشنهاد مثل یک دروازه جدید در مسیر حرفهای من بود، من یک دهه پنجاهی بودم و با توجه به ترافیک بازیگران برای ایفای نقشهای مختلف در سینما و تلویزیون امیدی برای حضور در این عرصه نداشتم و در نهایت نا امیدی اتفاقی جدید در مسیر کاری من رخ داد.
مویدیفرد با اشاره به این مطلب که حضورش در سریال «مستوران2» خیلی هم راحت نبود بیان کرد: چالشهای متفاوتی برای حضورم در نقش «سوده» وجود داشت چراکه نگران بودند سن من به این نقش نخورد. اما به واسطه اعتمادی که سیدعلی هاشمی به من داشت و مطمئن بود از پس این کار بر خواهم آمد پای من ایستاد و عطا پناهی به عنوان تهیهکننده به تصمیم هاشمی اعتماد کرد.
با بغض میگوید: اگر چه در این سالها بازیگری نکرده بودم اما به واسطه صداپیشگی، کوله باری از تجربهای که داشتم همراه من شد و انقدر خوشبخت شدم که توانستم «سوده» را زندگی کنم.
مویدی فرد با بیان این مطلب که مثلث عشقی را بازی کردن و در موضع ضعف قرار گرفتن، یک جسارتی میخواهد که شاید هرکسی آن را نپذیرد، افزود: فراز و فرود نقش «سوده» خیلی زیاد بود، او بیشتر از اینکه عاشق لطفعلی باشد، مدیون اوست. در دنیای کوچک «سوده»، لطفعلی به واسطه کمکها و از خود گذشتگیهایی که برای او انجام داد خیلی شخصیت بزرگ و قابل احترامی است.
وی افزود: سریال که جلوتر میرود «سوده» دینش را به لطفعلی ادا میکند و از آنجا به بعد «سوده» دیدن دارد، وقتی که در بدترین موقعیت به کمک لطفعلی می آید دیگر همه چیز در این شخصیت تغییر میکند.
مویدیفرد با اشاره به این نکته که فصل اول «مستوران» در زمانی از تلویزیون پخش شد که شرایط اجتماعی جامعه و شرایط اجتماعی هنرمندان متفاوتتر بود، درباره تفاوت دو فصل این مجموعه با یکدیگر بیان کرد: «مستوران1» قصه گم شدن یک پسری است که در کنارش کاراکترهای مختلف و درخشانی دارد و قصه خیلی پررنگ نیست، اما در «مستوران2» قصه پر و پیمانتری داریم و هر قسمت مخاطب را تشنه نگه میدارد. علاوه بر این موارد «مستوران2» در طراحی، مدرنتر است.
وی سختیهای بازی در «مستوران» را این گونه شرح داد: ادبیات این مجموعه، یکی از سختیهای آن بود چراکه ادبیات آن مثل روزمره ما نیست و راحت نمیتوانیم جملات را ادا کنیم و به یک فهم ادبی برای بیان دیالوگ های این مجموعه احتیاج داشتیم که این موضوع می توانست برای هر کدام از بازیگران چالش بزرگی باشد. سختی دیگر بازیگری نه تنها در این مجموعه بلکه به طور کلی این است که خیلی جاها نقشها پس و پیش بازی میشود و بازیگر برای اینکه حس و حال سکانسی که میخواهد بازی کند را بگیرد باید سکانسهای قبل و بعد را کامل بخواند تا بتواند حس درستی بگیرد و باید بداند حال شخصیتی که بازی می کند الان چگونه است و برای خودش خط بازی نقشش را ترسیم کند.
وی در پایان با اشاره به این نکته که یک دهه پنجاهی است که بجز بازیگری و کارگردانی، صداپیشگی نیز انجام میدهد به گلایه از شرایط کنونی سینما و تلویزیون پرداخت و گفت: لزوما این صحبت را درباره خودم انجام نمیدهم اما امیدوارم که تهیهکنندگان و کارگردانان جرات کنند به بازیگرانی که مستعد هستند و اشتیاق دارند فرصت دهند تا مشق بازیگری جلو دوربین کنند و انقدر دور چند بازیگر مشخص نچرخند و به جای اینکه بار را برای دیده شدن یک کار روی دوش یک چهره شناخته شده بگذارند، بار را روی قصه بگذارند که روایت کار دلنشین باشد.