حمید نجفی راد کارگردان فیلم ناگهان میگوید: «ناگهان» از چند جهت برای من ریسک بزرگی برای ساخت فیلم اول بود. فیلمنامهای متفاوت که شاید از جهاتی برخلاف جریان فیلمسازی اکنون است. فیلمنامهای که بر اساس تنها یک ایده نیست و درام در آن حرف اول را میزند. فضای فیلمنامه به سمت فرم رئالیسم جادویی میرود و به نتیجه رسیدن آن نیاز به ریسک بالایی داشت که گروه «ناگهان» آن را پذیرفت.
پیش از تولید «ناگهان»، به مدت ٢ با بازیگران به صورت تئاتری تمرین کردیم و به صورت کامل بازیگران از ابتدا تا انتهای کار را زندگی کرده بودند. زمان فیلمبرداری، تنها لازم بود بازیگران خود را با لوکیشن و شرایط میزانسنها در لوکیشن هماهنگ کنند. در واقع همهچیز از قبل ساخته شده بود و ما تنها یک اجرا و ضبط دقیق نیاز داشتیم. سینما چه فیلم کوتاه و چه فیلم بلند با مخاطب معنا مییابد، پس مخاطبشناسی جزئی جدا ناپذیر از سینماست و یک فیلمساز ضمن رعایت وجوه هنری یا سلایق شخصی در ساخت فیلماش باید به مخاطب فکر کند. در «ناگهان» هم از مرحلهی فیلمنامه تا مراحل پست پروداکشن به این مسئله دقت شد. به هر حال این فیلم دارای یک لوکیشن محدود است و بازیگران محدود، چهطور میشود ذهن و نبض مخاطب را در این فیلم هدایت کرد؟به نظر من این نکته ضروریست که در تمام مراحل ساخت فیلم از افراد مربوط به پروژه یا بیربط به آن، سینماگر یا غیر سینماگر، مشورت بگیریم. درست است که یک کارگردان مسئول همهجانبهی یک فیلم است، اما نباید ذهن خود را به روی نظرات بست. یکی از پیشنهادهای جذاب در «ناگهان» را یکی از همکاران فنی داد که خیلی به فیلم کمک کرد.
«ناگهان» در پخش داخلی و خارجی به دلیل ناآشنایی من به این مسئله ضربه خورد. البته که پخشکنندهی خوب هم اکنون کمیاب است و خیلی از فیلمسازان خودشان دست به کار می شوند و فیلمشان را به جشنواره میفرستند که به نظرم در عین همهی موفقیتهای فیلمهای کوتاه در عرصههای داخلی و خارجی، پخش یک مسئلهی تخصصیست و نیاز به آدمهای متخصص و با انگیزه دارد.
نظر شخصی من این است که کلیت سینمای اکنون ما آکنده از فیلمهای اجتماعی شده و تقریباً ژانر در سینما حذف شده است. اگر قائل باشیم به این که فیلم کوتاه جای تجربه و جاه طلبیست، نباید تخیل و رویابافی را فراموش کنیم. ایدهی «ناگهان» از زمان نگارش فیلمنامه بر همین اساس شکل گرفت.
اگر از ارگانهای دولتی بگذریم، کمبود تهیهکنندهی خصوصی و مستقل در فیلم کوتاه معضل بزرگیست، که شاید عمدهی فیلم سازان شانسِ داشتن یک تهیه کنندهی مستقل را نداشته باشند. شاید اگر تهیهکنندگان بخش خصوصی فیلم کوتاه جمع شوند و به یک مکانیزم صحیح چه در تولید و چه در اکران برسند، راه برای خیلی از دوستان با انگیزه و متخصص باز شود. البته که ما در «ناگهان» شانس داشتن یک تهیهکنندهی همدل و حرفهای را داشتیم.
– درست است که پول مسئلهای اساسی در ساخت فیلم کوتاه است، اما شک ندارم که اگر کمی به اطرافمان، دوستانمان و جیبها نگاه کنیم، هستند کسانی که دلشان با ما همراه باشد و حاضر باشند در ساخت یک تجربهی جذاب با ما همراه باشند. چرا که ساخت یک فیلم کوتاه با جیب خالی لذتی بس عجیب دارد. نترسیم، فیلم ببینیم، بخوانیم و دیوانهوار تجربه کنیم