ماجراهای تلخ و شیرین در دادگاه های شبانه خانگی/ گفتگو با سجاد مهرگان، کارگردان «آقای قاضی»

ماجراهای تلخ و شیرین در دادگاه های شبانه خانگی/ گفتگو با سجاد مهرگان، کارگردان «آقای قاضی»

بیش از یک ماه است که از پخش سریال آقای قاضی به کارگردانی سجاد مهرگان و تهیه‌کنندگی احمد شفیعی از شبکه دو سیما می‌گذرد؛ سریالی که با رویکردی جدید به مسائل و مشکلات جامعه می‌‌پردازد و با دادگاهی نمایشی، سعی دارد مردم را نسبت به قوانینی که از آن آگاهی ندارند، مطلع کند و این دقیقاً مزیت این سریال است که آن را از سایر سریال‌های تلویزیونی متمایز کرده و با استقبال خوب مخاطبان هم روبه‌رو شده است.

سریالی که ذهن مخاطب را نسبت به قانون، شفاف و روشن می‌‌کند و به مخاطب نحوه صحیح رفتار اجتماعی را یاد می‌‌دهد تا در دام مشکلات گرفتار نشود و اگر هم گرفتار شد بداند که چگونه از طریق قانون آن را رفع کند. گفت‌وگوی حاضر با سجاد مهرگان کارگردان این سریال، دلیل و نحوه تولید این سریال را به بحث می گذارد که با هم می‌خوانیم.

​​​​​​​ داستان «آقای قاضی» چیست؟ و ایده آن چگونه به ذهن‌تان رسید؟

آقای قاضی، مجموعه ای مشتمل بر ۸۴ داستان است؛ داستان‌هایی برگرفته از پرونده‌های واقعی. پس ایده آن هم باید از که یک داستان واقعی شروع شود. چند سال قبل صاحب خانه‌ام یک خانم بود، با اینکه فرهنگی بود، اما از حقوق موجر و مستأجر هیچ نمی‌دانست. چند سالی بود که مستأجر بودم و در این سال‌ها قوانین مربوط را کامل خوانده بودم. ماجرا جایی بحرانی شد که به دلیل خرید خانه می‌خواستم خانه اجاره ای را زودتر از موعد تحویل صاحب‌خانه دهم. خب این موضوع از لحاظ قانونی، شدنی است و ضوابط آن حتی در قولنامه آمده است اما این خانم به هیچ وجه با این کار موافقت نمی‌کرد.

بعد از پیگیری‌های بسیار و اخطار دادن بالاخره ایشان موافقت کرد تا مبلغ رهن را برگرداند و من هم خانه را تخلیه کنم. طبق قانون زمان فسخ قرارداد و تخلیه، مستأجر باید مطابق با بندهای قولنامه چند ماه اجاره به صاحب خانه پرداخت کند. اما با حضور در بنگاه متوجه شدم این قانون ساده حتی برای مسئول بنگاه معاملات ملکی جور دیگری معنی شده و او معتقد است که مستأجر باید تمام مبلغ باقی‌مانده تا انتهای قراردادش را به صاحب خانه بدهد. کار به بازرس صنف معاملات ملکی رسید و با اینکه ایشان معتقد بود که اجاره کامل نباید پرداخت شود اما با کمال تعجب متوجه شدم ایشان هم تفسیر اشتباهی از قانون رهن و اجاره دارد.

با این تناقضات متوجه شدم سال‌هاست درباره قانون با مردم صحبت نکرده‌ایم و نیاز به اثری داریم که با رعایت ملزومات کامل درام، نگاهی به آموزش حقوقی مخاطب داشته باشد.البته در همان تحقیقات اولیه فهمیدم فرمت معرفی تحت عنوان Court show به معنای دادگاه نمایشی در دنیا وجود دارد که با هدف آگاهی بخشی قانونی به مخاطب از همان روزهای اول به وجود آمدن تلویزیون در دنیا راه افتاده است. اما با تماشای آن‌ها دیدم این ساختار با توجه به شیوه فقهی و قضایی در ایران و همین طور ذائقه مخاطب به درد ایران نمی‌خورد و باید طراحی جدید برای ایران داشت.

چرا نمی‌شود؟

در دادگاه‌های نمایشی ساخته شده در خارج از ایران، آیین دادرسی کاملاً متفاوت با چیزی است که ما ساخته‌ایم. آنها ساختار را مستندتر می‌کنند و برنامه را به «رئالیتی‌شو» نزدیک می‌کنند اما این لحن چندان مورد پسند مردم ایران نیست. یا اینکه عنصر اساسی جذابیت ‌در این برنامه‌ها مبتنی بر مسائل جنسی و اخلاقی و جریمه‌های سنگین است که در اصول قضایی و رسانه‌ای کشور ما جایی ندارد. من در «آقای قاضی» سعی کردم دراماتورژی درستی نسبت به یک پرونده واقعی داشته باشم. زبان، زمان و مکان بسیاری از پرونده‌ها کاملاً همراستا با شناخت ذائقه مخاطب این روزهای تلویزیون و مشکلات روی زمین مردم درست شده است و باز تأکید می‌کنم پیرنگ‌ها و قصه‌هایی گفته‌ایم که مخاطب می‌تواند ادامه آن را در ذهن خود گسترش دهد و به داستان برسد. این مهم است و برای من اصل بوده است، اینکه قصه‌های آقای قاضی در ذهن مخاطب امتداد پیدا کند و داستان اصلی در ذهن مخاطب ساخته شود.

به نظر می‌رسد در اهداف سریال آقای قاضی تنویر افکار عمومی بیشتر مطرح بوده، چگونه روی این لبه باریک سرگرمی و آموزش حرکت کردید؟

من یک هدف داشتم و این برای من خیلی مهم بوده و هست. اینکه فقط سرگرمی نسازم و از طرفی هم فقط آموزش را مدیوم‌ساز و تأثیرگذار نمی‌دانم. سینما برای من هنر، صنعت و رسانه است و من اعتقاد دارم باید در بین اینها ایستاد و فکر می‌کنم صدا و سیما هم باید این گونه باشد. ما در آقای قاضی قصه گفتیم، کاراکتر ساختیم. اینکه می‌‌گویم کاراکتر به سختی ایجاد شد به این معنی است که برای من مهم بود حتی اگر شخصیتی یک دقیقه دیالوگ هم در سریال دارد، کاراکتر داشته باشد. یعنی شخصیتش ساخته شود، لحن و بدنش مبتنی بر شناخت کاراکترش ساخته شود و در نهایت در موقعیت دادگاه قرار بگیرد.

ما برای هر قصه علاوه بر پیرنگ کلی‌اش یک سری خرده فرهنگ‌ها و خرده پیرنگ‌‌ها طراحی کرده بودیم، وسواس‌های رفتاری و بیانی اضافه کرده بودیم تا مخاطب با تماشای هر قصه و در نتیجه باورپذیری آن که نتیجه توجه به جزئیات است، در جهان مشکلات کاراکترها غوطه‌ور شود و خودش را به جای آنها بگذارد. حتی در طراحی میزانسن دوربین به این جانشینی مخاطب با کاراکترها توجه داشتیم. سعی کردیم قصه‌هایی که برای مخاطب تعریف می‌کنیم حتی اگر موضوعات پیچیده حقوقی هستند ساده فهم و روان باشد. اصل اساسی برای سرگرمی و همه‌گیری مخاطب در «همه فهمی» آن است؛ چیزی که در سینمای دنیا اصل اساسی است اما در ایران حتی موضوعات ساده را پیچیده می‌کنیم و به خورد مخاطب می‌دهیم. برای همین مخاطب ارتباط نمی‌گیرد. علاوه بر این‌ها فکر می‌کنم تلویزیون، برادر بزرگ‌تر هر خانواده است. برادری که حین گوش دادن به آن باید چایی خورد، پا دراز کرد، لم داد و حتی با تلفن هم صحبت کرد. فرق مدیوم تلویزیون و سینما در همین چیزهاست. در سینما تو باید مخاطب را میخکوب کنی، نباید بگذاری مخاطبت لحظه‌ای پلک بزند، اما در تلویزیون این گونه نیست. «آقای‌قاضی» برای سرگرم کننده بودن سعی می‌کند که برادری باشد با قصه‌های جذابی که خوش لحن و خوش ریتم ادا می‌شوند، اما در ته این قصه‌ها همیشه پندی وجود دارد. پندی که در امتداد داستان‌های سریال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد.

تمام داستان‌های سریال برگرفته از پرونده‌های واقعی هستند؟

بله همه اقتباسی از پرونده‌های واقعی هستند. ما پروسه سنگینی برای رسیدن به این پرونده‌ها طی کردیم. ابتدا چیزی در حدود ۳۰۰ موضوع را شناسایی کردیم که مردم از لحاظ حقوقی بسیار زیاد درگیر آن هستند و در نهایت با کمک قوه قضائیه و گفت‌وگو با قضات کارکشته به ۱۲۵ عنوان رسیدیم. برای رسیدن به این سوژه‌ها به دلیل حساسیت‌های بحق قوه قضائیه مشکلات زیادی داشتیم.

چرا؟

خب به دلیل سوء ‌استفاده‌های بسیاری که از نام قوه قضائیه شده، نسبت به فضای هنر و رسانه بدبین بود. به همین دلیل برای پرداخت درست این سوژه‌ها طوری که هم مسائل آیین دادرسی هم جذابیت دراماتیک رعایت شود، پروسه پیچیده و سنگینی را طی کردیم. من سعی کردم هم به علم قضا تسلط پیدا کنم و هم فن قضا. برای همین کتاب‌های بسیاری از خاطرات قضات را خواندم. کتاب‌های آقای کاتوزیان، آقای شهریاری، آقای تویسرکانی، کتاب قضاوت‌های حضرت امیر(ع) و… را مطالعه کردم. مطالعه این‌ها و همین طور پرونده‌ها برای شناخت دقیق ابعاد قضایی و دراماتیک کافی نبود، به همین دلیل سعی کردم با وجود محدودیت‌ها در دادگاه‌ها حضور پیدا کنم تا علاوه بر تماشای میدانی و بی‌واسطه، با بسیاری از قضات گفت‌وگو هم داشته باشم.

در این مسیر هم مشاور قضایی پروژه، آقای مهدی رنجگری، بسیار کمک و همراهی داشت. اما بعد از تمام این بالا و پایین‌ها متوجه ایراد بزرگی در کار شدم. من با خیلی از بزرگان فیلمنامه‌نویسی برای کمک به این پروژه همفکری کردم و مشاوره گرفتم. همه آنها نوشتن و ساخت آن را نشدنی می‌دانستند. چون فرق بسیار است میان جنایی‌نویسی یا کارآگاهی نویسی با قضایی‌نویسی. ما در کشور تجربه‌های خوبی در درام جنایی و کارآگاهی داریم؛ اما قضایی‌نویسی کار بسیار متفاوتی است. در قضایی نویسی دو طرف دعوا را دارید که هر کدام پیرنگ ویژه خود را در طول قصه پیش می‌برند. در ساده‌ترین حالت ممکن، یکی پیرنگ راستی و دیگری ناراستی. حالا ضلع سومی وجود دارد به اسم قاضی که ضدِ دو پیرنگ قبلی عمل می‌کند و باید نقش ویژه خود را در نهایت دقت و عدالت جلو ببرد. حالا به این شاهد و مطلع ، خرده پیرنگ‌ها و پاساژهای مختلف را هم اضافه کنید و همه این قصه‌ها باید در ۱۵ تا ۲۰ دقیقه باز، تبیین و بسته شود. آن هم با رعایت هزار و یک ملاحظه حقوقی و آیین دادرسی. این بخش کار ما واقعاً سخت و طاقت‌فرسا بود که جز با همراهی سید محمد حسینی و ۱۲ نویسنده خوب و جوانمان و همین طور همراهی و همکاری غیر قابل توصیف مهدی رنجگری شدنی نبود.

چرا فقط از بازیگران تئاتری استفاده کردید؟

اولین دلیل من برای این کار دغدغه واقع‌نمایی بود. دوست داشتم مخاطب با هیچ‌کدام از کاراکترهای این سریال آشنایی و ذهنیت قبلی نداشته باشد. این به باورپذیری مخاطب کمک می‌کند. فرض کنید شما آتیلا پسیانی را می‌بینید که به مشکلات آپارتمان‌نشینی دچار است. خب قاعدتاً بر اساس شناخت شما از او به دلیل نقش‌هایی که قبلاً بازی کرده و همین طور شخصیت و جایگاه خودش، باور درگیر شدن با این مشکل برای مخاطب سخت می‌شد. به همین دلیل دوست داشتم بازیگرهای «آقای قاضی» بکر باشند. علاوه بر این‌ها فکر می‌کنم در عرصه تئاتر، بازیگرهای خوبی حضور دارند که تلویزیون و سینمای ما به دلایل مختلف هیچ وقت به سمت کشف این معدن عظیم نرفته است. به همین دلیل به چهره‌ها و تیپ‌های تکراری در سینما و تلویزیون ایران دچار شده‌ایم. در کشف این استعدادها نیز کیومرث مرادی بسیار به من کمک کرد.

ما چیزی حدود ۶۰۰ بازیگر را برای انتخاب حدود ۳۰۰ بازیگر آقای قاضی بررسی کردیم. فرایندی بسیار سخت و طولانی. گاهی اوقات داستانی را حذف می‌کردیم چون به بازیگر مناسب برای آن نمی‌رسیدیم. بعضی اوقات برای یک نقش با بازیگری تمرین می‌کردیم و در نهایت از او راضی نمی‌شدم و این مسیر را برای پیدا کردن بازیگر مناسب نقش، تکرار چندباره می‌کردیم. اما از نتیجه کار بسیار خشنود هستم.

این اثر در ساختاری کاملاً جدید به مخاطب عرضه شده و به نظر می‌رسد صدا و سیما با پخش چنین سریالی راه جدیدی برای فیلمسازی مهیا کرده تا در آینده هم شاهد چنین سریال‌هایی باشیم. چقدر ایجاد این ساختار جدید سخت بود؟

اولین مشکل ما فرمت این سریال بود. ما در ایران تجربه ساخت درام دادگاهی نداشتیم. از این بابت حتی در دوربین‌گذاری، بازی گرفتن از بازیگران، فیلمنامه‌نویسی و… نیاز به تجربه و آزمون و خطا داشتیم. خیلی از دوستان و اساتید، ساخت این مجموعه را شدنی نمی‌دانستند. از طرفی همدل کردن و همراهی قوه قضائیه را داشتیم و از طرفی همراه کردن مخاطب را. راه رفتن در این مسیر باریک برای اولین بار کار سخت و پیچیده‌ای بود. برای رسیدن به طراحی دکور و صحنه روزهای متمادی گفت‌وگو داشتیم. روی رنگ و نور، میزانسن‌ها، طراحی صدا، چیدمان و نسبت‌ها و روایتی که می‌خواستیم بسازیم. همراه کردن بیش از ۱۰۰ نفر افراد پشت صحنه و همسو کردن آن‌ها در راستای ایده‌های برنامه غیر از کار هنری نیاز به مدیریت درستی داشت. خدا را شکر با کمبود بودجه همه تیم تولید سعی کردند این اولین تجربه را وزین و مورد احترام نگاه مخاطب تولید کنند. خود من ۱۶ ماه است که روی این پروژه متمرکز هستم و سعی کردم در تمام لحظات تولید حضور داشته باشم. تیم تهیه و تولید نیز همراهی قابل ستایشی با من داشتند. خروجی فعلی بدون شک بی نقص نیست. بالاخره اولین تجربه ما در این مسیر بوده است. اما به لطف خدا از چیزی که روز اول در نظر داشتیم، کار بهتری ساختیم.

استقبال مخاطبان عادی و تأثیر این سریال بر جریان حقوقی تا به حال چگونه بوده است؟

خدا را شکر این سریال و اهدافش و تلاشی که برای تولید آن شده است مورد پسند جدی مردم و جامعه حقوقی قرار گرفته است. خب طبیعی است که اثری موافقین و مخالفین پروپا قرصی داشته باشد. این از نشانه‌های تأثیرگذاری اثر است. تمام تلاش این حقیر در تولید «آقای قاضی» این بوده است که از منظر حقوقی و قضایی کار تا حد بسیار زیادی بی‌ایراد باشد. به همین دلیل علاوه بر قاضی مشاور در این پروژه از ۵ حقوقدان به سرپرستی بهنام مبصری استفاده کردم که هر کدام تخصص‌های ویژه در امور قضایی داشتند. از متخصص حوزه خانواده، فضای مجازی، کودک و نوجوان در این تیم وجود داشت تا متخصص حوزه محیط زیست و… تلاش کردیم از چهارچوب آیین دادرسی خارج نشویم.

بیشتر نقدهای منفی‌ای که به سمت آقای قاضی است از سمت وکلای محترم است که فکر می‌کنم بنابر به دلایلی دوست ندارند دادگاه و قاضی را این گونه نمایش بدهیم. اما جامعه دلسوز حقوقی کشور نگاه کاملاً مثبتی به جنبه دراماتیک و آموزشی آقای قاضی داشته‌اند. مردم هم با سریال ارتباط گرفته‌اند. آمارها و بازخوردهای ۱۶۲ و مرکز پژوهش‌های سازمان صدا و سیما و همین طور فضای مجازی و تلوبیون نشان می‌دهد با اینکه این سریال هر روز پخش نمی‌شود و تنها دو روز در هفته پخش می‌شود و با اینکه تنها ۵ هفته از پخش آن می‌گذرد، نگاه کاملاً مثبت از سمت مخاطب دریافت کرده است. بازخوردها به گونه‌ای است که سازمان صدا و سیما پیشنهاد ساخت سری دوم آن را به من داده است. راستش را بخواهید حتی از این همه تعریف دلزده هم شده‌ام. لطف مردم است و نشان می‌دهد که ما چقدر کم کار کرده‌ایم. من این تعاریف و اقبال به آقای قاضی را به خودم نمی‌گیرم. نگاه مخاطب بسیار والاتر و ارزشمندتر از کاری است که اکنون ساخته‌ام.

به قلم: سیده مریم سادات گوشه، روزنامه‌نگار

روزنامه ایران