فیلم سینمایی منصور، برشی از زندگی و فعالیت های شهید سرلشکر منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در سالهای پایانی دوران دفاع مقدس روایت به تصویر می کشد.
مسیر تولید فیلمهای متفاوت و خوش ساخت با محوریت چهرههای برجسته دوران دفاع مقدس، با اکران فیلم سینمایی «منصور»، دوران تازهای را آغاز کرده است. روند به روزرسانی و توجه بیشتر به ارزشهای سینمایی و روایی در فیلمهای مختلف دفاع مقدسی دهه نود ایران کاملا مشهود است. «تنگه ابوقریب» و «شیار ۱۴۳» از نمونههای جذاب این سینما بودند که کیفیت درخور توجهشان، آنها را از سینمای دفاع مقدس دهه شصت و هفتاد کاملا متمایز میکرد و نوید ساخته شدن آثاری با استاندارد بالا و به دور از شعارزدگی یا سفارشی سازی را به سینمای ایران میداد.
پس از «چ» اثر ابراهیم حاتمی کیا درباره شهید مصطفی چمران و «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان با محوریت شخصیت و جایگاه حاج احمد متوسلیان، حالا «منصور» نیز یکی از فیلمهای ساختهشده در اواخر دهه نود سینمای دفاع مقدس ایران محسوب میشود که بخشی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای پایانی جنگ تحمیلی را روایت میکند.
صحبت از شخصیتی برجسته است که در اوج محدودیتهای مختلف و با دست خالی، صنعت هوایی کشور را به سمت رشد و شکوفایی هدایت کرد و صفحه باشکوه دیگری را در دفتر تاریخ دفاع مقدس گشود. در این مطلب مروری داریم بر چند نکته از متن و حاشیه فیلم «منصور» ساخته سیاوش سرمدی که در سینماهای کشور اکران شده است.
شخصیت شهید منصور ستاری، مهمترین عنصر روایت «منصور» است. چهرهای واقعی و باورپذیر از یک قهرمان ملی که شاید نسل جوان، کمتر با او آشنایی داشته باشند. نویسنده و کارگردان «منصور»، با انتخابهای هوشمندانه و تحسین برانگیزش، موفق میشود شهید ستاری را به عنوان یک انسان نخبه و ارزش مدار، مقابل دوربین پرداخت کند.
گرفتار شدنهای شهید ستاری در بزنگاههای بغرنج و برشهای حساس فیلم، به شکلی طراحی و روایت نشده اند که مخاطب از قبل بابت پیروزی قهرمانش مطمئن باشد. برعکس، هر لحظه با تردیدهای این شخصیت، بیننده هم درباره نتیجه پیش رو تردید میکند و با وجود مطلع بودن از نیت خیر و تصمیم درست قهرمان، باز هم درباره فرجام کار نگران است و این شیوه پرداخت و روایت «منصور» به نقطه قوت آن تبدیل میشود.
فیلمساز اگر مرعوب ساختار حماسی اثرش میشد، لحن فیلم را به نحوی جلو میبرد که بیننده از یک پرواز بی نقص مطمئن باشد، اما پایبندی به تاریخ و شجاعت کارگردان باعث میشود که در برخی سکانسها و در چند برش دیگر از فیلم، بیننده شانس این را داشته باشد که واکنش قهرمان به شکستهای مقطعی را هم ببیند. در مجموع، مخاطب «منصور»، امکان نزدیک شدن به قهرمان قصه را دارد و شمایل شهید ستاری، پشت ویترین قرار نگرفته است، اما این شخصیت، در عین دسترس پذیر بودن، به شکلی مقتدر نیز پرداخت و ارائه شده است.
علاوه بر این، به روزرسانی سینمای دفاع مقدس ایران ایجاب میکند که به بازنمایی شهدا و بزرگان این عرصه، به عنوان افرادی شجاع و اخلاق مدار، بسنده نشود؛ بلکه لازم است تا ظرفیتهای تازهای از چهرههای ملی هم به تصویر کشیده شود. از این منظر، «منصور» خصلتهایی همچون اقتدار، مدیریت، هوشمندی و حتی وقار و جذابیت ظاهری را نیز در ارائه خود از شخصیت شهید ستاری، مورد توجه قرار داده و این چهره ماندگار دفاع مقدس را به مثابه مدیری کارآمد و عمل گرا تصویر میکند که برای مخاطب امروزی بسیار جذاب و درخور توجه است.
فیلم نامه «منصور» یک متن پرافت وخیز محسوب میشود که در مجموع، نمره قبولی میگیرد. قصه این فیلم به نحوی به رشته تحریر درآمده که تقریبا در همه سکانسها بر مدار شخصیت شهید ستاری استوار است و سکانسهای بدون شهید ستاری، خصوصا سکانسهای مربوط به تلاش نافرجام برای وارد کردن تجهیزات از خارج کشور، بدون کارکرد و حذف شدنی هستند.
علاوه بر این، وزن شخصیتهای فرعی نیز به شکل مطلوبی مقایسه شدنی با وزن قهرمان نیست و مابقی افراد تقریبا در حد تیپ باقی میمانند. همین تمایز میان قهرمان و دیگران بر شیوه بازی بازیگران هم تأثیر مشهودی گذاشته و لحن اجرایی «منصور» را نامنسجم کرده است. البته محسن قصابیان در نقش شهیدستاری، اجرای درجه یک و چشمگیری ارائه میکند.
این هنرمند باسابقه که سالها در عرصههای مختلف اجرا، فعال بوده و از موهبت صدای گیرا و دل نشین هم بهره میبرد، با تکیه بر متن جذاب و پرداخت پرجزئیات شخصیت، توانسته یک بازی درونی، باورپذیر و بدون اغراق را به مخاطب تقدیم کند. سکانس برخورد مقتدرانه و آرام شهید ستاری با یک مسئول اجرایی، یکی از درخشانترین برشهای بازی قصابیان است که هم زمان ارزشهای فیلم نامه را هم برملا میکند. در مقابل اما، مابقی شخصیتها همگی لنگ میزنند و هیچ کدام نمیتوانند نسبت قابل فهم و دقیقی با قهرمان قصه برقرار کنند. مهدی کوشکی، کمی گرمتر از دیگران است، اما عموم افرادی که شهید ستاری را احاطه کرده اند، زیر سایه ابهت قهرمان قصه، اثرگذاری خود را از دست میدهند.
«منصور» فیلم شریفی است که تلاشی برای جنجال آفرینی از خود نشان نمیدهد و در زمان نخستین اکران هایش در جشنواره فیلم فجر نیز، حتی بدبینترین مخاطبان هم احتمال نمیدادند درگیر ممیزی شود. روایت قصه به نحوی است که موانعی را بر سر راه شهید ستاری ترسیم میکند و «منصور» از این منظر فقط اختلاف نظر و رویکرد میان مسئولان کشور را مد نظر قرار میدهد و اهانتی به هیچ کدام از چهرههای نظام نمیکند.
با این حال، به نظر میرسد که با واکنش خانواده مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، سازندگان «منصور» مجبور شده اند که یکی دو سکانس از فیلم را حذف کنند و ناگفته پیداست که این ممیزی عجیب، لطمهای جدی بر پیکره اثر وارد میکند و اجحافی غم انگیز در حق فیلم است.
محسن قصابیان، بازیگر مشهدی نقش شهید ستاری، در گفت وگوی اختصاصی با شهرآرا، درباره ماجرای ممیزی «منصور» با احتیاط کامل و رعایت نهایت اخلاق حرفهای سخن گفت و ترجیح داد اظهار نظر در این باره را به تهیه کننده و کارگردان فیلم ارجاع دهد. او تلویحی اخبار رسمی منتشر شده درباره دلایل این ممیزی را تأیید کرد و گفت: چیزی که برای من به عنوان بازیگر مهم است، تلاش اتابک نادری برای ایفای نقش مرحوم هاشمی رفسنجانی است که بسیار ارزشمند و سخت بود. به خاطر دارم که گریم آقای شهرام خلج بر روی صورت اتابک نادری هر روز نزدیک به پنج ساعت طول میکشید و برای بازیگری که برای ایفای نقشش این همه تلاش کرده، بسیار سخت است که تمام نقش از نسخه نهایی حذف شود.
او همچنین درباره بازخوردهای اکران «منصور» گفت: هنوز برای اظهار نظر قطعی درباره میزان استقبال از فیلم زود است و شاید بهتر باشد یکی دو هفته دیگر صبر کنیم. با این حال، تبلیغات فیلم، چشمگیر است و اظهار لطف مردم و دوستانی که فیلم را دیده اند، خوب بوده است.
قصابیان همچنین درباره تأثیر ایفای نقش شهید ستاری بر کارنامه هنری خود، چنین توضیح داد: طبیعی است که تأثیر فیلم «منصور» از پارسال باعث بیشتر شدن پیشنهادها بازی برای من شده و از میان پیشنهادهایی که داشتم بازی در سریال «اپیدمی» را پذیرفتم که حدود سه ماه است مشغول بازی در این سریال هستم و فیلم برداری فصل اول آن به پایان رسیده است.
نویسنده: محمد عنبرسوز
منبع: شهرآرانیوز