فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی ایرانی، سالهاست که از نداشتن قصهای جذاب رنج میبرند و سازندگان آنها کمتر توجهی به این عنصر جذاب در ساخت آثار نمایشی دارند.
به گزارش سایت استودیو بادبان و به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، در طول سالهای اخیر بسیاری از منتقدان نسبت به این سبک از تولید اعتراض داشتند و به روشهای مختلف از فیلمسازان و سریالسازان خواستند که با تمرکز ویژه بر روی فیلمنامه، آثارشان را به سمت قصهگو شدن پیش ببرند.
یکی از روشهای امتحان پس داده سریالسازی، اقتباس از داستان است؛ روشی که در همه جای دنیا استفاده میشود و آثاری از این دست معمولا با اقبال عمومی نیز مواجه میشوند. در بین سریالها و فیلمهای ایرانی هم معدود آثاری بودند که با این ویژگی ساخته شدند که آخرین نمونه آنها سریال مستوران است که این شبها از شبکه یک پخش میشود. به بهانه پخش این سریال که از این ویژگی بهره میبرد، با کیوان امجدیان، نویسنده، روزنامهنگار و منتقد سینما و تلویزیون گفتوگو کردیم.
این منتقد با اعلام این موضوع که یکی از نقطه ضعفهای اصلی سریالهای تلویزیونی ایرانی، قصه است، درخصوص اهمیت قصهگویی در آثار نمایشی به طور ویژه سریالها گفت: با یک مقایسه کوتاه بین آثاری که در کمپانیهای بزرگ دنیا ساخته میشود، میتوان دید که آنها به شدت روی دو عنصر قصه و شخصیتپردازی تاکید میکنند و این دو بخش، بیشترین توان و انرژی را از گروه فیلمنامهنویس پروژهها میگیرد.
امجدیان اضافه کرد: در حال حاضر روش تولید دیگر به شکل سنتی نیست و همه چیز به صورت کارگاهی و تقسیم کار جلو میرود. یعنی یک تیم چند نفره قصه را جلو میبرند، آغاز و پایان و میانه آن را مشخص میکنند، تعلیقهای داستان را جانمایی کرده و مشخص میکنند خط اصلی قصه در چه بخشهایی شکست داشته باشد. تمام این موارد در یک تیم ۱۵ تا ۲۰ نفره شکل میگیرد و پس از این، گروه تولید شروع به ساختن سریال میکند. اما ما خیلی از آن فضای سنتی فاصله نگرفتیم و همچنان در بهترین حالت یک تیم دو سه نفره داریم که یک نفر دیالوگها را مینویسد و یک نفر هم خط قصه را جلو میبرد.
وی با اشاره به این موضوع که باید این شرایط را تغییر دهیم، ادامه داد: ما باید به شکل صنعتی شدن سریالسازی تن بدهیم و از آن فضای دلی خیلی هنری فاصله بگیریم و بپذیریم که این هنر/ صنعت سریالسازی لازم است با اسلوب و شرایط صنعتی خود جلو برود. در کشور ما کمتر موردی هست که اینطور باشد، ولی اغلب با همان متد سابق حرکت میکنیم. یعنی کار را بد شروع میکنیم، خوب ادامه میدهیم و خیلی بد به پایان میرسانیم. این به یک فرمول ثابت در سریالهای ایرانی تبدیل شده که همه چیز با سردرگمی شروع میشود، بعد از چند قسمت به همه چیز پرداخته میشود، و زمانی که مخاطب جذب قصه شده، در انتها به طور ناگهانی مخاطب رها میشود و سریال به پایان میرسد.
این نویسنده با انتقاد از شرایط تولید سریالهای تلویزیونی در سالهای اخیر، عنوان کرد: این اسلوب هیچ وقت با چهار آدم که قصه را میشناسند، فراز و فرود در قصه را میدانند و با تعلیق آشنا هستند رخ نمیدهد اما سریالسازان ما از چنین افرادی بهره نمیبرند. قصهنویسان چند قاعده کلی دارند، مثلا اینکه معتقدند اگر صفحه اول داستانت طوری بود که کسی جذب آن نشد، کل قصه را دور بریز و یا اینکه اگر یک تفنگی روی دیوار گذاشتی، حتما باید آن تفنگ در جایی از قصه شلیک کند. اینها دو مورد ساده است که در اغلب سریالها رعایت نمیشود. درحالی که اگر فردی که قصه را میشناسد در کنار گروه باشد، میتواند فیلمنامهای قاعدهمند و مورد علاقه مخاطب بنویسید.
وی افزود: شما اگر به سریالهای قدیمیتر در دهههای شصت و هفتاد رجوع کنید، مثلا آثاری همچون «سلطان و شبان»، «عیاران»، «پهلوانان نمیمیرند» و آثار تاریخی و قصهمحور دیگر، میبینید که مشخصا یک قصهنویس یا گروهی قصهنویس کنار کار هستند و کاملا در جذب مخاطب موفق بودند. به نظرم باید این فضا بار دیگر به وجود بیاید تا سلیقه عمومی را اقناع کند.
امجدیان در بخشهایی از صحبتهایش با اشاره به سریالهای جدید و پرمخاطبی که از دل یک قصه اقتباس شدهاند گفت: تقریبا سه سریال پرمخاطب ماههای اخیر در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون، هر سه از روی یک داستان نوشته شدند، سریالهای «زخم کاری»، «یاغی» و «مستوران». تجربه نشان داده این فرمول موفق بوده و به شدت مورد علاقه مردم است. مردم دوست دارند کاری را ببینند که ایرادات آن گرفته شده. قبلاً یک نویسنده ابتدا و انتهایی برای آن تعیین کرده، حفرههایش را گرفته، ایرادهایش را رفع کرده و قلابها را جای گذاری کرده و حالا تیم دیگری میآید و این ایده را تصویری میکند.
وی ادامه داد: این روش که سریالهایی مثل مستوران با آن ساخته شدند و چند نویسنده به جز نویسنده اصلی کتاب داستان دارند، به احتمال زیاد بهتر از کاری است که یک گروه سازنده از ابتدا قصهای را طراحی کند. چون آنقدر درگیر ساخت، پردازش و مراحل پیش تولید میشوند که طبیعتا خیلی نمیتوانند وقت روی قصه بگذارند و آن را بسازند. حتی اگر گروه نویسندگان هم داشته باشند آن گروه باید در یک زمان خاص کار را تحویل دهد. ولی وقتی شما یک کار آماده را میسازید، سعی میکنید روی اثری که پایههای آن آماده است کار کنید و چندین قدم جلوتر از یک ایده جدید هستید.
امجدیان در ادامه در رابطه با نقدهایی که به عملکرد سازمان هنری اوج درخصوص ساخت سریال «مستوران» مطرح شده واکنش نشان داد و گفت: من این نقدها را نمیپذیرم. شما وقتی بتوانید حرفهای اصلی که به دنبالش هستید را در بستر و زمینهای جذاب روایت کنید، زمانی که مخاطب پای اثر شما نشسته میتوانید خط اصلی که به دنبال هستید را هم ارائه دهید. اگر در همه آثار و از همان ابتدا بخواهید آن مسائل را به صورت مستقیم ارائه دهید هیچ کس به سادگی قبول نمیکند و ممکن است مخاطب ظرفیت آن را نداشته باشد.
وی در پایان عنوان کرد: مدیریت و کنترل کردن شکل و شمایل و نحوه و زمانبندی انتقال پیام، یک مهندسی لازم دارد که هرکسی که اصول اولیه آن را بداند این انتقاد را نقض میکند. در مهندسی انتقال پیام، قاعده این است که شما باید بستری آماده کنید، زمینهچینی کنید، با چند اثر فاخر زمینهسازی کنید و بعد اگر خواستید، در اثر بعدی، آن ایدئولوژی مورد نظر را منتقل کنید. در حالی که در همین کارهای ابتدایی هم خیلی ظریف میتوانید تمام آن چیزی که میخواهید به مخاطب انتقال دهید را ارائه کنید. یعنی لزومی ندارد سخنرانی کنید و شعار دهید، میتوانید قصه طراحی کنید و در میانههای این قصه، مهم ترین چیزهایی که مدنظرتان هست را به مخاطب ارائه دهید. فکر میکنم این روش، درستترین کاری است که موسسه اوج انجام میدهد.
سریال «مستوران» محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است که به کارگردانی مسعود آبپرور و سید جمال سیدحاتمی و تهیهکنندگی عطا پناهی ساخته شده. «مستوران» سراغ قصه های کهن ایرانی با مولفه های اسلامی رفته و نگارش فیلمنامه بر عهده محمد حنیف، فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی است.
حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رویا میرعلمی، بیژن بنفشه خواه، الهام جعفرنژاد، عیسی یوسفیپور، رابعه اسکویی، صفا آقاجانی، مزدک رستمی، رسول نقوی، حامد محمودی، یدالله شادمانی، جواد انصافی، قربان نجفی، محمد اشکانفر، حمیدرضا معدنکن، الهه خادمی، عبدالرضا نصاری، ناصر علی پاشا و علی دهکردی از جمله بازیگرانیاند که در فصل نخست «مستوران» مقابل دوربین قرار گرفتهاند.