حسین سلطان محمدی
فرهنگ، امری بداهه نیست و بر گذشته ی مستمری استوار است و عناصر بسیاری در خود نهفته دارد. هر جامعه ای، عناصر فرهنگی خود را در میراث گذشتگان می جوید و در گذر زمان، با استناد به آنچه در چرخش روزگار و در گذر از تندباد حوادث، بر جای مانده، خود را در دنیای نوین می سنجد و مصون و سلامت نگاه می دارد. بازیابی هویت فرهنگی برای زیست بهتر، از اقداماتی است که در هر جغرافیا، به عنوان اقدامی بنیادین مورد توجه است. رقابت فرهنگی، مقاومت فرهنگ های بومی دربرابر فرهنگ های وارداتی، نشانهشناسی و نشانه گذاری مبتنی بر فرهنگ بومی و مانند آن، بخش هایی از تلاش برای حفظ هویت انسان در هر جغرافیاست. در دنیای امروزی که ابزارهای انتقال اندیشه، در تنوعی کم نظیر قرار دارند، تولید محتوا برای توزیع در این گستره ابزاری، نوعی فریاد فرهنگی است. نوعی اعلام هویت است. نوعی اثبات ریشه دار بودن است. و تولید آثار نمایشی برمبنای میراث فرهنگی بومی، از این اقدامات است.
در رسانه ملی، هر از گاهی، اثری به نمایش در میآید که از آثار فرهنگی قدیمی برگرفته شده است. یکی از قدیمی ترین نمونه های این گونه آثار را شاید بتوان مجموعه «مثل آباد» دانست و در ادامه همین روند، آثار متنوعی دستمایه نگارش و تولید اثر تصویری شده است. این شب ها، شبکه یک سیما، ارائه کننده مجموعهای مبتنی بر آثار فرهنگی به جای مانده از گذشتگان است؛ مستوران.
سریال مستوران، روایتگر ماجراهایی تلفیقی از داستانهای کهن ایرانی مانند هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه است که در جایی در ایران حدود پانصد سال پیش، در شهری به نام «مستوران» رخ میدهد.
مجموعه مستوران داستانی کهن در دوران صفویان و غزنویان را روایت میکند. ماجرایی که در آن با حمله «قبیله» وحشیان، کودکی به طرزی مرموز دزدیده میشود و مادرش داغدار میگردد. حال او به دنبال راهی است تا به هر قیمت کودکش را پس گیرد امّا موانع زیادی بر سراهش خواهد بود. البته یکی از کارگردانان این مجموعه می گوید؛ این سریال مبنای تاریخی ندارد.
ما برای تولید آثار نمایشی، در حوزه ادبیات، منابعی بسیار غنی داریم. از شاهنامه تا کلیله و دمنه یا بوستان و گلستان، مثنوی معنوی، منطق الطیر، سفرنامه ناصرخسرو، عشاق چندگانه چون ویس و رامین یا خسرو شیرین یا لیلی و مجنون و، از این دست نمونه ها. هنگامی که توصیه می شود برای تولید اثر نمایشی غنی، به چنین منابعی رجوع شود، فقط برای ساخت نظیر به نظیر این متون نیست بلکه میتوان روح این آثار را برگرفت و داستانی مبتنی بر آن ساخت. مجموعه بسیار پرطرفدار «میوه ممنوعه»، نیز مبتنی بر یکی از آثار فرهنگی غنی بود که متناسب با زمانه امروزی، بازیابی و تصویری شد. برداشت از وقایع تاریخی و روایی را، ما در دوران هشت سال دفاع مقدس داشتهایم که بر مبنای واقعه کربلا و حماسه عاشورا، نمود امروزی آن را به عینه، به تماشا نشستیم. همین را میتوان تقویت و ترغیب کرد و سفارش آثار داد. می توان به بنیانهای فرهنگی موجود در متون قدیمی، ارجاع داد. می توان به گفتار و نگاه و پوشش و … طرح شده در چنین آثاری، ارجاع داد و هویت فرهنگی خود را به رخ کشید، به یاد آورد و البته در ذهن نسل های متوالی، کاشت و ماندگار ساخت.
«مستوران» تازه ترین تجربه است. باید با رهنمونهای اصولی و صمیمانه، آن را پشتیبانی کرد.