آقای قاضی، درامی دادگاهی و اپیزودیک است که همه قسمتهای آن، برگرفته از اتفاقات و پرونده های واقعی است.
سریال آقای قاضی به کارگردانی سجاد مهرگان و تهیه کنندگی احمد شفیعی در استودیو بادبان تولید شده است.
در این سریال، بهزاد خلج (آقای قاضی) به همراه 300 بازیگر که همه آنها برای اولین بار جلوی دوربین آمده اند، ایفای نقش می کنند.
پردیس تأتر تهران
از آنجایی که بیشتر سریالها جنبه سرگرمی و اوقات فراغت دارند، اما آقای قاضی با دربر داشتن وجه قضایی برای مخاطب یک آموزش به حساب میآید و از آنجایی که قوانین قضایی کشورمان بسیار گسترده است، قطعاً مردم آشنایی دقیق و منسجمی از قوانین حقوقی ندارند، اما سریال آقای قاضی توانست به مخاطب پیامهای درستی منتقل کند. قطعاً این اشارات حقوقی میتواند به سواد قضایی مخاطب کمک کند، چراکه تمامی این ۴۳ قسمت که مجموعاً ۸۶ پرونده قضایی را دربر گرفت از پروندههای حقیقی برداشت شده است. کارگردانی آقای قاضی دقیق و حساب شده است. فضای دادگاه جذاب ترسیم شده و بازی بهزاد خلج به عنوان قاضی از نکات مثبت آن است. ایده سریال، بکر است و میتوان از آن به عنوان اثری که صرفاً به سرگرمی اصالت نمیدهد یاد کرد. سریالهای تلویزیونی اغلب بدون هدفگذاری فرهنگی و آموزشی تولید میشوند و سرگرمی در تولید آنها اصالت دارد، اما آقای قاضی در عین اینکه سرگرمکننده است نگاهی جدی به فرهنگسازی نیز دارد
نشستن پای حرفهای یک وکیل یا قاضی دادگستری در قالب یک برنامه تلویزیونی گفتوگو محور، معمولاً کار سادهای نیست، مگر اینکه پاسخگوی یک دغدغه، نیاز و سؤال ذهنی از یک فرد باشد. اصولاً وقتگذرانی پای برنامهای با کلی قوانین و تبصره از پروندههای قضایی فاقد جذابیت است. ولی به محض اینکه به آن شکل نمایشی بدهیم و طرفین دعوی برای آن تعیین کنیم، در کنار بار آموزشی از جذابیت نیز برخوردار میشود. دعوا و مشاجره لفظی میان دو یا چند نفر معمولاً توجهبرانگیز است، تا جاییکه میتواند ترافیک شهری هم راه بیندازد. با این شرایط دستور کار قرار دادن یک اختلاف و دعوای رخ داده در یک پرونده قضایی در فرمی نمایشی نیز به طور حتم جذابیت های خودش را خواهد داشت. مخصوصاً اگر نمایشی نزدیک به واقعیت باشد؛ مشابه آن چیزی که در مجموعه «آقای قاضی» نیز شاهدش هستیم. البته شاید این مجموعه با روایت و شکل مستندتر در اجزای ساختاری (از صحنهگردانی گرفته تا فیلمبرداری) موفقتر نیز میبود اما تا همینجا هم قدم مثبتی است. عامل توفیقش نیز نمایش باورپذیر و نزدیک به واقعیتی است که حکایت از احاطه کارگردان بر کارش و بازی گرفتن از بازیگران کم نامونشان آن دارد.
شاید به نظر برسد که عدم حضور بازیگران چهره در مجموعه آقای قاضی، یک ضعف یا عامل دافعه برانگیز برای جذب مخاطب است اما باید توجه داشت که این مجموعه هم موضوع محور است و هم رویکرد آموزشی دارد نه نمایشی. به این معنا که قرار است در اینجا از عنصر درام و نمایش و روایت و ظرفیت های آن برای بیان برخی حقایق حقوقی و آشنایی مردم با آنها برای استفاده در زندگی واقعی استفاده شود لذا موضوع و مضمون آن اهمیت دارد و البته این موضوعات به دلیل ربطش با زندگی واقعی و گره خوردن با تجربه های زیسته و روزمره مخاطب، از جذابیت ماهوی برخوردار است و به واسطه تعلیقی که در ذات آن وجود دارد می تواند ذهن مخاطب را درگیر خود کرده و با قصه هایش همراه کند. اگرچه این مجموعه، لوکیشن ثابت و واحدی دارد اما تنوع قصه ها و پرونده ها از یک سو و کشمکش و جدالی که در فضای دادگاه و محیط های قضایی وجود دارد از سوی دیگر، از ملال انگیز شدن آن جلوگیری می کند.
سریال آقای قاضی در کنار آموزش حقوقی، یک اتفاق مبارک دیگر را به همراه دارد و آن هم تغییر کلیشه قاضی در سیمای جمهوری اسلامی است. یک مرد جوان با ریش و موی سیاه، خوش اخلاق و خنده رو با شوخی های به جا و مودبانه در قامت یک قاضی با صبر و حوصله و البته مودب در برابر مراجعین. کسی که با قضات کمتر رفت و آمد داشته باشد، در ابتدا شاید این نکته به نظرش بیاید که مگر قاضی هم شوخی می کند و یا اینکه مگر دادگاه یک فضای نمور با صندلی های کهنه و قضات پیر و خسته ای نیست که همیشه خدا عجله دارند و به سرعت و بدون احترام جلسه را می خواهند تمام کنند و خلاص… اصلاً چرا این قاضی چکش ندارد تا با ضرب صدای آن همه را ساکت کند؟؟! تغییر این کلیشه، اتفاق مبارکی است که البته باید ادامه دار باشد تا مردم بدانند در ایران، قاضی جوان که هیچ، قاضی خانم هم داریم و سیستم قضایی آنقدر هم پیر و خسته و بی حوصله نیست. شاید این کوچک ترین حرکت در تقدیر از قضات شریف و جوان و با استعدادی است که با تمام توان وارد سیستم قضایی شدند و با سختی در حال مجاهدت هستند.
«آقای قاضی» نقطه عطف برنامههای آموزشی- حقوقیاست و فکر میکنم اولین برنامهای است که به صورت دیالوگ به آموزش مسائل حقوقی میپردازد، البته پیش از آن برنامههای آموزشی- حقوقی دیگری در شبکه سه یا پنج داشتیم که با سؤال و جواب پیش میرفت و مسائل حقوقی در آن بیان میشد اما چون سؤال و جواب جنبه آموزش مستقیم دارد، اثرگذاری موردنظر را روی مخاطب نخواهد داشت، برخلاف آن برنامهها مخاطب حین دیدن «آقای قاضی» حواسش به سریال است و نمیخواهد چیزی یاد بگیرد و حتی مبنای فیلم نیز بر اساس آموزش مستقیم به مخاطبان نیست بلکه ما بهصورت غیرمستقیم از آن یاد میگیریم، این بهترین رکن سریال «آقای قاضی» است. بیننده، شخصیت «آقای قاضی» را شجاع، قوی، با علم بالا، دلسوز، پیگیر و هر آنچه را که تماشاگر از شخصیت یک قاضی انتظار دارد، در این سریال شاهد است، این مساله باعث میشود نوجوانها و جوانهایی که هنوز وارد رشته خاصی نشدهاند به سمت شغل قضاوت کشیده شوند.
«آقای قاضی» بیشتر به وهن جایگاه قضاوت نزدیک است تا انتقال صحیح اخلاق قضا! البته با نگاهی به سریال، حلقههای مفقوده دیگری به لحاظ حقوقی بیرون میآید؛ مثلاً زمانی که قاضی محکمه در تقابل با متهم بدون توجه به حداقلهای قانونی از حکم و نظر خویش پرده برمیدارد و مثلاً به متهمی که پزشک است و در امر طبابت قصور کرده، میگوید اول که 6 ماه تا سه سال زندان داری! بعد متهم میگوید یعنی الان شما مرا به زندان معرفی میکنی؟ قاضی در پاسخ میگوید: من که حکم نمیدهم، حکم زندان را دادگاه انقلاب میدهد! دادگاه انقلاب آن هم برای جرم قصور پزشکی؟ یا در اپیزودی دیگر پیرمردی به اتفاق یک جوان بابت مسئله اجارهبها و هزینه انشعابات به همین قاضی مراجعه میکنند و آقای قاضی به پیرمرد میگوید: پدرجان شکایت شما چیست؟ و پیرمرد در پاسخ میگوید: پسرم شکایت لفظ درستی نیست بگو خواستهام چیست؟
سریال آقای قاضی درباره قوانین دادرسی بر نمایشی بودن تاکید دارد، اما نقطه ضعف «آقای قاضی» این است که فضا و بازی بعضی بازیگران، نمایشی است. طراحی صحنه دادگاه با آن چه مخاطب از محیط دادگاه در ذهن دارد، متفاوت است. تعدادی از بازیگران سریال هم که نقش شاکی و متهم را ایفا میکنند، هنگام بالا گرفتن جر و بحث یا نمایش دلهره و ترس خود، گرفتار اغراق میشوند و به نمایشی شدن فضا دامن میزنند. از آن جایی که جز بهزاد خلج بازیگر اصلی و ثابت مجموعه آقای قاضی، هیچ بازیگر آشنایی حضور ندارد، این مسئله کار سریال را برای جلب توجه مخاطب و دیده شدن سخت میکند. خلج در نقش قاضی، بازی خوبی داشته و به خوبی توانسته در نقش یک قاضی جدی، قاطع و زیرک، مورد پذیرش مخاطب قرار بگیرد.
یکی از امتیازهای «آقای قاضی» جنبه آموزشی آن است. پس از بررسی شکایتها، مخاطب متوجه میشود بعضی کارهای ساده ی افراد، نادانسته میتواند چه عواقبی داشته باشد و برخورد قانون با بعضی از دعواها و مشکلات چیست. مزاحمت تلفنی و تهدید، مخدوش کردن پلاک ماشین، درگیری بر سر جای پارک و منتقل نکردن سند مِلک به خریدار از موضوعاتی بوده که «آقای قاضی» به آنها پرداخته است.
سریال آقای قاضی به کارگردانی سجاد مهرگان در محیط دادگاه میگذرد و هیچ چهره شناخته شدهای در آن حضور ندارد، اما جنبه آموزشی سریال و واقعی بودن سوژهها میتواند مخاطب را به تماشای آن ترغیب کند. سریال آقای قاضی بر اساس پروندههای قضایی واقعی ساخته شده و در هر قسمت، جلسه دادرسیِ دو پرونده برگزار میشود. برگ برنده این مجموعه موضوعاتی است که انتخاب میشود. طبیعتا پروندههایی که گرههای جذابتری دارند، قدرت بیشتری برای درگیر کردن مخاطب دارند، بنابراین بعضی از پروندههای «آقای قاضی» بیشتر همراهی برانگیز است. طبیعتا از مجموعهای با ساختار «آقای قاضی» نمیتوان انتظار زیادی برای سرگرم شدن داشت، اما سریال، مخاطب را در جایگاه قاضی قرار میدهد و او را با ماجراها همراه میکند. تاکید بر «نمایشی» بودن سریال و غلبه جنبههای هنری بر رعایت قواعد دادرسی در ابتدای تیتراژ نیز تکلیف «آقای قاضی» را با مخاطب روشن می کند، به همین دلیل نباید به دنبال تطابق جلسه دادرسی با واقعیت بود.
نظر خود را برای ما ارسال کنید.
باسلام وخداقوت
موضوعی برای مطرح شدن در برنامه آقای قاضی داشتم که امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد
موضوع اموال و اثاثیه ای که زوج تقسیم آنها میباشد این مسئله برای من اتفاق افتاده ودردادگاه رسیدگی شده خواهشمندم در رابطه با این موضوع برنامه ای درست کنید
درصورت لزوم اسناد و مدارک موجود است و شرح دادگاه را مطرح میکنم
باتشکر
نیکزاد 09130575119